داستان زندگی من

داستان زندگی دوران متاهلی من و محمد

موارد بیشتری از خودم...

1399/4/16 23:18
نویسنده : خودم
566 بازدید
اشتراک گذاری

تمام کارهای دخترم بعهده منه . از زمان بارداریم، بیمارستان، پرستار بچه، مهدکودک و مدرسه و.. همه کارهاش را خودم انجام دادم

برای زایمانم خودم قبلش رفتم گل گرفتم چون میدانستم محمد نمیتوانه اون چیزی را که من می پسندم بگیره، برای زایمانم که سزارین بود و وقتش را از قبل میدانستیم با خانواده خودم رفتم گفت روز قبلش نمیتوانه مرخصی بگیره و همون روز زایمان میاد

بعد از عمل دیدمش

دخترم را خودم بزرگ کردم شب بیداری ها ، چکاب های ماهانه و...

3 تا پرستار بچه عوض کردیم تا بالاخره یک شخص قابل اعتماد پیدا کردیم

مهدکودک چقدر دوندگی کردم تا در این شهر با امکانات محدود توانستم در مهد خوب ثبت نامش کنم

در مورد مدرسه هیچکس باورش نمیشد دخترم را مدرسه ای ثبت نام کردم که بدون سهمیه امکان ثبت نام وجود نداشت . بهترین و تنها مدرسه هوشمند بود.

محمد لیسانسش را هم گرفت، زبان انگلیسی هم کلاس رفت و وقت گذاشت و مکالمه اش عالی شد . چند تا سفر خارج از ایران که داشتیم کلا خودش مکالمه میکرد

من هم رفتم گرامرم خیلی خوبه ولی مکالمه ام به روانی محمد نیست

در نظام مهندسی ساختمان و معدن پروانه دارم و همزمان با کارم ، کارهای اینجا را هم انجام میدهم

در مورد خونه هم همه کارهای خونه بعهده منه، از پرداخت قبوض گرفته تا مرتب کردن روزانه خونه و غذا درس کردن و....

هر از چندگاهی هم محمد کمک میکنه

پسندها (6)

نظرات (0)